چالش های دوران کودکی

چالش های دوران کودکی:

کودکان از ابتدای تولد تا به حدودا به سن بلوغ، با چالش های متفاوتی دست و پنجه نرم میکنند، برخی از آن موانع ذاتی عبارتند از:

• عدم تجربه:

کودکان بر این باورند که هر چیزی که برای آنها اتفاق می افتد بدترین اتفاق است. البته وقتی بچه‌ها بی‌گناه هستند، خبر خوبی است، اما عدم تجربه آنها توانایی آنها را برای درک دقیق چیزها محدود می‌کند.

• عدم آگاهی:

پسران و دختران اغلب آموزش لازم برای مدیریت احساسات چالش برانگیز را ندارند. برای مثال، جنا نمی‌دانست چگونه خشم شدید خود را کنترل کند و صندلی را در کلاس خود پرتاب کرد.

• عدم انتخاب:

“در مدرسه احساس می کنم در دام افتاده ام” .کودکان اغلب احساس می کنند که انتخابی در مورد موضوعی ندارند یا صدایشان شنیده نمی شود که چالش برانگیز است.

• برداشت های نادرست:

کودکان تمایل دارند چیزهایی را کنار هم بگذارند که به هم مرتبط نیستند و سپس آنچه را که همبستگی های توهم نامیده می شود تشکیل می دهند.

• فقدان منطق:

قبل از 8 سالگی، کودکان اغلب تفکر جادویی زیادی دارند که بخشی از بازی و رشد خلاق آنها است. با تفکر جادویی، مغز در حال گذراندن مراحل رشد کودک هنوز خیال را از واقعیت (منطق، دنیای خطی) متمایز نمی کند.

کودک خردسال بودن طاقت فرسا، احساسی و گاهی شگفت انگیز است، اما زمانی که نیاز به رعایت قوانین والدین یا معلمان دارید، اغلب خسته کننده است. بله، آنها احتمالا بهتر می دانند، اما وقتی جوان هستید، این را متوجه نمی شوید. گاهی اوقات احساس می‌کنید که شما دچار سوءتفاهم شده‌اید، زیرا می‌خواهید بازی‌های ویدیویی انجام دهید و از انجام تکالیف خود ناراحت نشوید . بنابراین بخشی از کودک بودن به این معنی است که شما تصویر کامل را ندارید و چالش های ذکر شده ذاتی تجربه بزرگ شدن هستند.